اوضاع همیشه درهم خونه ما !!!
هر شب که شما میخوابی و گاها حتی ظهرها من تمام خونه رو تمیز و مرتب میکنم و شما به محض بیدار شدن تموم خونه رو تبدیل به خانه اسباب بازی میکنی ،دوست داری تمام اسباب بازیهات دور و برت باشن و شما هم هر از گاااااااهی یه سر بهشون بزنی چون باهاشون خیلی بازی نمیکنی که هیچ ،تازه مدام هم به پر و پای بنده میپیچی و توی آشپزخونه ای و به قول خودت میخوای خامَنه (قابلمه) برداری و غذا بپزی ... خیلی شیرین زبونی میکنی و وقتی که زل میزنی توی چشمام و با شیرین زبونی ازم میخوای که بهت اجازه بدم به یه چیزایی دست بزنی نمیتونم بهت نه بگم و تو هم توی دلت عروسی میگیری ... فدای سرت عزیز دلم ،اصلا مهم نیست که خونه بهم ریخته میشه و من کلافه ،تو شاد باش و خوش بگذرون و ...