اسباب بازیهای جدید !
اسباب بازیهای جدید ! عاشق این ماشینای آهنی کوچولو هستم ،دلم میخواد همه مدلهاش رو بخرم یه وقتایی ...
این ماشینه رو یه روز قبل از عید که رفته بودیم خونه دایی حمیداینا و رفتیم نمایشگاه برات خریدم !
یادش به خیر چه نمایشگاه بهاره مزخرفی بود ،نرفته برگشتیم !!!
خاله فری میگفت یه FJ براش بخر که با بابابزرگش ست بشه بچه مون اما من این شورلت کابین دار رو خریدم ،بهم گفت :الحق که همون پیکاب به دردت میخوره فقط ...
البته شما کلی کوبیدیش زمین و رنگ و روش رو بردی ،سپر عقبش رو هم که کلا شکوندی !
شما کلی کوبیدیش زمین و رنگ و روش رو بردی ،سپر عقبش رو هم که کلا شکوندی !
یادته یه دونه کیسه شنی لنگه همین سوسماره رو داشتی !؟
فکر نمیکنم یادت بیاد چون خیلی کوچولو بودی که برات خریدم و عید پارسال که نه ماهت بود آقا حسام و نیکا خانوم دخلش رو آوردن و سوراخش کردن ،من چند وقت پیش یه دونه دیگه ش رو برات خریدم ...
خیلی ازش خوشت میاد ،هی بهش مشت و لگد میزنی !!!
اینم قطار و هلی کوپتری که بابایی از کرج برات خرید که من با خرید هر دوش مخالف بودم !
قطار به این علت که حدس میزدم ازش خوشت نیاد و داغونش کنی که همینطور هم شد و هلی کوپتر هم به این علت که برای سن شما زوده ،البته فعلا باباییت باهاش بازی میکنه و شما هم اوائل ازش میترسیدی ...
ساعتی که از بهار برات خریدم برای آموزش ساعت ،خیلی دوستش دارم !
و ساعتی که یه روز از یک مغازه خرازی که برای خرید دکمه رفته بودم خریدم ،ازش خوشت اومده وهمش دوست داری خونه تاریک بشه و تو بتونی عکس انگری بردز رو بندازی رو دیوارا باهاش ...
