شهربازی ...
امروز اولین شهربازی عمرت رو رفتی ...
نمیدونم چرا !؟ اما خیلی شهربازی رو دوست ندارم ،شاید هم دلیلش اینه که بازیهاش رو دوست ندارم !
دیشب رفتیم هایپراستار که فکر نمیکنم حالا حالاهااااااااا بخوام بازم برم اونجا خرید ،هرچند که امشب هم انقدر شلوغ و بی سر سامون بود که خریدهامون رو گذاشتیم و فرار کردیم !
فقط قبل از خرید شما رو بردیم قسمت بازیهاش که شما بازی کنی ...
اولش که خیلی خوشت نیومد و من احساس کردم از اون همه نور و سر و صدا یه جورایی ترسیدی اصلا !!!
ولی بعدش به همت حال و حوصله بابایی کلی کنجکاوی کردی و با وسایل اونجا ور رفتی و بعد هم یه خورده بازی کردی ...
خیلی اسباب بازیها برات جالب بودن ...
اینم آخر کار که گیر داده بودی به بازی کردن با چرخ های فروشگاه !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی