کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

شیطون پسر ...

1393/6/2 0:01
نویسنده : مامان زهرا
409 بازدید
اشتراک گذاری

هر روز بیشتر خدا رو شکر میکنم برای بودنت ،داشتنت ...

وقتی هستی انگار همه دنیا با منه !

انقدر شیرین و خواستنی و شیطون شدی که همه دوستت دارن ...

این روزا خودت ازم میخوای که یه وقتایی ازت عکس بگیرم ،یکیشم زمانهایی که میری بالای سرسره ...

از اون بالا داد میزنی ماااااااماااااان عَس بنداز !

راستی دیروز توی پارک یکی از دوستای دوران دبستانم رو دیدم ،البته ایشون من رو شناخت ،دو تا بچه داشت ،یه پسر سه یاله و یه دختر ده ماهه ...

وقتی که دیگه زورت میرسه کشوهات رو بکشی بیرون و محتویاتش رو دربیاری و باهاشون جای اسباب بازی بازی کنی !

خونه خاله الهام هم که کلا آزادی هر کاری دلت میخواد انجام بدی ،آخه خاله الهام خیلی دوستت داره !

یه روز که انگاری خیلی خسته بودی ،آخه خودت اومدی توی اتاق خواب ما و روی تخت ما دراز کشیدی و به آنی خوابت برد و وقتی که نگاهت کردم دیدم توی خواب داری میخندی ...

قربون خنده هات بشم که بهم امید زندگی میده !

از این کامیونت هم تازگیها خیلی خوشت اومده و خیلی سوارش میشی ...

دوچرخه سواری تا پارک و بعد هم بلال خوری هر روزه ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)