کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

اوضاع همیشه درهم خونه ما !!!

1393/7/17 15:43
نویسنده : مامان زهرا
552 بازدید
اشتراک گذاری

هر شب که شما میخوابی و گاها حتی ظهرها من تمام خونه رو تمیز و مرتب میکنم و شما به محض بیدار شدن تموم خونه رو تبدیل به خانه اسباب بازی میکنی ،دوست داری تمام اسباب بازیهات دور و برت باشن و شما هم هر از گاااااااهی یه سر بهشون بزنی چون باهاشون خیلی بازی نمیکنی که هیچ ،تازه مدام هم به پر و پای بنده میپیچی و توی آشپزخونه ای و به قول خودت میخوای خامَنه (قابلمه) برداری و غذا بپزی ...

خیلی شیرین زبونی میکنی و وقتی که زل میزنی توی چشمام و با شیرین زبونی ازم میخوای که بهت اجازه بدم به یه چیزایی دست بزنی نمیتونم بهت نه بگم و تو هم توی دلت عروسی میگیری ...

فدای سرت عزیز دلم ،اصلا مهم نیست که خونه بهم ریخته میشه و من کلافه ،تو شاد باش و خوش بگذرون و به زندگی لبخند بزن !

یه وقتایی که تمام محتویات اتاقت رو میاری و میریزی توی هال ...

اینم از حال و روز اتاقت !

و شما هم در حال نواختن ...

البته اینم بگم که صندلی ارگت کلا در دسترست نیست هاااااا ،چون اونوقت میخوای مدام بذاریش زیر پات و به همه جا دسترسی پیدا کنی ،اون روز من داشتم طبقه بالای تختت رو تمیز میکردم که به دستت افتاد و کلی ازش سواستفاده کردی ،اون چهارپایه کنار عکس رو هم بنده گذاشته بودم زیر پام ،در حالت عادی از حوله خشک کن حمام آویزونش کردم که دست شما بهش نرسه !!!

در حال تعمیر لودرت که شکوندیش !

قربون دقت و موشکافانه نگاه کردنت !

تا یه صدایی از بیرون میاد میدوی و از پنجره سرک میکشی ببینی بیرون چه خبره !!!

البته خدا رو شکر که قفل در اتاقت که به بالکن باز میشه خیلی سفته و شما حالا حالاهااااااا زورت نمیرسه بازش کنی !

کم کم دیگه هوا داره خنک میشه و یه وقتایی لباس گرم لازم میشی ...

خیلی به نقاشی علاقه داری ،یه روز اومدم دیدم وسط اونهمه شلوغی اسباب بازیهات روی کامیونت نشستی و دفترت رو دست گرفتی و سخت سرگرم نقاشی هستی !

خیلی کم پیش میاد اما میشه گاها زمانی برای چند دقیقه مجذوب یه برنامه تلویزیونی بشی که اغلب تبلیغات میتونن اینطوری مبهوتت کنن !

توی خونه هم که همیشه دمپایی میپوشی و بیل به دستی کلا !!!

از بابایی یاد گرفتی ،میری بالشتت رو میاری و تکیه میدی به مبل و لم میدی ،مثلا مثل بابا داری تلویزیون میبینی !

عکاس :بابا

موقع پهن کردن و جمع کردن لباسها هم که کلااااااااا هستی !

داری لباسهای خشک رو جمع میکنی و میریزی توی ساکت ،حالا چرا !؟نمیدونم ...

پسرم از خستگی خوابش برده !

املت خیلی دوست داری ،عصرونه برات میپزم و خیلی بانمک لقمه میگیری و خودت میخوری !

به بهم ریختگی خونه هم دقت کن !!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)