پسرک باهوش من ...
یه مداد خاله مریم قبلنا برات خریده بود که نمیدونم عکسش رو برات گذاشتم یا نه !؟
سر این مداده فرفره داره ...
پریروزا آوردمش و دادم بهت که نقاشی بکشی باهاش که اون فرفره سرش خیلی توجهت رو جلب کرد ،اومدی و طبق معمول کنجکاوانه پرسیدی :این چیه !؟
گفتم :فرفره است (کلی هم در موردش بهت توضیح دادم) و بعد هم برات فوتش کردم و اون هم دور خودش چرخید !
هی اومدی ادای منو دربیاری و فوتش کنی که بچرخه که نشد !!!
امروز جاروبرقی رو آوردم که جارو بکشم و شما هم اولش مثل همیشه سوار جارو شدی که من بکشمت اما یهویی دیدم نیستی ،بعد از چند دقیقه دیدم مداد رو آوردی و هی میگیریش جلی هواکش جاروبرقی و اونم میچرخه برات و بعد از یکی دو دقیقه هم گذاشتیش بین پره های هواکش جارو و خودت ایستادی به نگاه کردن ،انقدر از این کشفت خوشحال بودی که تمام توجه ت به سمت اختراعت بود !
لباسهاتم که جدیدا خودت ست میکنی ،البته یه پایه ست هات هم همیشه این هندونه ایی است ،بسکه دوستش داری ...
قربونت برم !
اون مبلی هم که رومبلی نداره رو جنابعالی جیشی فرمودین که آبکشی نمودیم !!!