خرید دم عید ...
این روزا هوا دوباره سرد شده ,سرد و گزنده !
حتی پریروز برف هم اومد و کلی نشست ,تازه من میخواستم ازت توی برف عکس هم بندازم که انقدر باباییت گفت صبر کن صبر کن که شب شد و نشد بعسکیم ...
خلاصه امروز توی سرما با بابایی سه تایی رفتیم خرید ,کلی شما رو پوشوندم و رفتیم ...
البته چیز خاصی نخریدیم ,من یک دست مانتو شلوار (البته نه برای عید) خریدم و برای شما هم قمقمه آب و باز هم ظرف لاک ن لاک خریدم برای خوراکیهایی که با خودم این ور و اون ور میبرم ...
وقتی داشتیم میرفتیم شما توی حیاط آپارتمان توی کالسکه منتظر بودی تا بابایی صندلی ماشینت رو از سمت راست ماشین بذاره سمت چپ تا من بهتر ببینمت ...
اینم شب که داشتیم برمیگشتیم !!!
یه ست روتختی اسپایدرمن و سری کناب های مشاغل رو هم هفته پیش که با خاله فری و خاله الهام رفته بودیم خرید برات خریدم !!!
ست روتختنی
ظرف ها
قمقمه
سری کتاب های شغل آینده من (دکتر ,آتش نشان ,پرستار ,آرایشگر ,مزرعه دار ,پلیس ,دامپزشک ,فوتبالیست ,معلم ,راننده ,بنا)
این کیسه آب گرم رو هم خاله مریم برات خریده