کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

بادکنک ...

1392/2/18 16:24
نویسنده : مامان زهرا
510 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب داشتم به بابایی میگفتم :که شما از لمس بادکنک چندشت میشه که گفت :تنها راهش اینه که کلی بادکنک بادکنی و بریزی جلوی کیان تا این احساسش برطرف بشه ...

رو به رویی با واقعیت !

یهویی یاد بادکنک هایی افتادم که چند سال پیش با عمو سیداینا از بازار خریدیم ,اونا برای امین و معین خریدن و من هم برای بچه آینده م و توی یخچال نگه شون می داشتم تا الان ...

رفتم همه رو آوردم و باد کردم و ریختم جلوت !!!

اولش خیلی ازشون خوشت نیومد ,انگار یه جورایی میترسیدی ...

اما بعد انقدر رنگهای قشنگشون جذبت کردن و بابایی هم باهات بازی کرد که باهاشون کنار اومدی !

امروز صبح هم کلی باهاشون بازی کردی !

اینم شما و بادکنک ها ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)