کتاب خوندن !
اینم کتاب خوندن ما و آقا کیان !
دیشب ،دقیقا بالای سر بابایی در حال خواب ...
اول جلدش رو کندی ...
کتاب خونه ت داره کم کم داغون میشه ...
بعد جلدش رو پاره کردی ...
یک نگاه به تلویزیون ...
یه خورده کاغذ خوری ...
یه جا خونده بودم باید اسباب بازی های خراب بچه ها رو جلوی چشمشون تعمیر کرد تا بفهمن میشه درستش کرد ...
رفتم چسب آوردم و سعی کردم کتابت رو تعمیر کنم !
بازی با چسب و جاچسبی ...
و بی خیال کتاب پاره رفتی سراغ کامیون سواری و رقص ایستاده روی کامیون ...
که یهویی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی