کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

اندر احوالات ماه سوم ...

1391/7/11 14:51
نویسنده : مامان زهرا
319 بازدید
اشتراک گذاری

به قول دکتر پروند (پزشک متخصصت) ماه سوم تولد نی نی ها ماه عسل مامانا و باباهاست ...

دیگه خنده هات ارادی شدن ...

بابایی و مامانی رو کاملا میشناسی و براشون ذوق میکنی ...

 

اون کولیک لعتنی هم بار و بندیلش رو بسته و کم کم داره میره ...

یه شب هایی هم دیگه واست صدای سشوار نمیذاریم ...

 

 

به قول دکتر پروند (پزشک متخصصت) ماه سوم تولد نی نی ها ماه عسل مامانا و باباهاست ...

دیگه خنده هات ارادی شدن ...

بابایی و مامانی رو کاملا میشناسی و براشون ذوق میکنی ...

 

اون کولیک لعتنی هم بار و بندیلش رو بسته و کم کم داره میره ...

یه شب هایی هم دیگه واست صدای سشوار نمیذاریم ...

قطره "کولیک از" رو هم دیگه مرتب بهت نمیدم ...

شب ها خیلی خوب میخوابی و فقط برای شیرخوردن بیدار میشی ...

دیگه کاملا شیرخشکی شدی و علی رغم میل مامان فقط شیرخشک میخوری و وقتی مامان میخواد بهت سینه بده جیغ میکشی و سرت رو برمیگردونی ...

شیر مامان هم دیگه داره خشک میشه ...

دکترت گفته شیرخشک بخریم و واست بذاریم کنار ,چون اگر ت-ح-ر-ی-م بشیم دیگه شیرخشک نیست و شما اذیت میشی ,بابایی هم حسابی افتاده به شیرخشک خریدن و کنار گذاشتن ...

بابایی کلی پمپرز پریما توی سایزهای مختلف هم خریده و کنار گذاشته ,نکنه شما کم بیاری ...

به سمت صداها کاملا برمیگردی و صداها رو تعقیب میکنی ...

اشیا رو که جلوی صورتت میگیرم تعقیبشون میکنی ...

مامانی و بابایی رو کاملا میشناسی ...

مدام نیم خیز میشی و با کشیدن شلوارت سعی میکنی بلندشی ...

تمایل با ایستادن داری و وقتی که دست هات رو میگیریم می ایستی ...

وقتی بیرون میریم زمان بیشتری رو توی کالسکه بیدار میمونی ...

توی خونه یه وقتایی میذارمت توی کریرت جلوی تلویزیون و شما تلویزیون میبینی ...

اجسام رو برای مدت کمی توی دستت نگه میداری ...

یه وقتایی شی رو که توی دستته به سمت دهانت میبری ...

هر روز شیرین و شیرین تر میشی !

قد :64,5

وزن :7,660

دور سر :41,5

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)