کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

کیان خان جان !

سلام نور چشمم ...     حتما از دیدن این پست تعجب میکنی ,اما اومدم که بهت بگم من و بابایی در مورد اسم قشنگت به نتیجه رسیدیم و اسم قشنگت شد کیان  ! سلام نور چشمم ...     حتما از دیدن این پست تعجب میکنی ,اما اومدم که بهت بگم من و بابایی در مورد اسم قشنگت به نتیجه رسیدیم و اسم قشنگت شد کیان  ! این اسم رو از بین اسامی رادمهر ,محمد مهدی ,بنیامین ,پرهام ,حامی ,رایین ,رادین ,اراد ,بردیا ,فرهان , صدرا ,ساتیار ,زانیار ,بهراد و نریمان که لیست کرده بودیم انتخاب کردیم ...   این هم معنی اسم نازنینت : کیان - ویکی پدیا کیان یک نام است و برای نام گزاری فرزند پسر استفاده می‌شود. کیان جمع کی است .کی به معنی شاه خوب است . کیان به م...
28 فروردين 1391

هدیه آقا حسام خان ...

دیروز که رفته بودم خونه دایی حمیداینا ,زندایی زهرای مهربونت داشت خریدهای حسام (پسر دایی شیطونت) رو نشون میداد که رسید به شورت های مک کویین که واسش خریده بود و کلی اصرار کرد که یه دونه شون رو من بردارم برای تو ...   من هم داشتم از برداشتن طفره میرفتم که حسام این یه دونه رو خودش اورد و گفت :عمه این رو ببر واسه نی نی تون ولی زود برگردونش !!! منظورش چی بود رو نفهمیدم اما کلی با مامانش خندیدیم ... ...
25 فروردين 1391

پسرکم سال نو مبارک !

سلام عزیز دلم امروز روز دوم عیده و من اومدم سال نو رو بهت تبریک بگم ! امیدوارم که امسال سال خوبی باشه و تو با به دنیا اومدنت واسه من و بابایی خیر و برکت و نیکی بیاری عزیزم! این روزا خیلی بیشتر از قبل توی دلم وول میخوری و اظهار وجود میکنی (فدات بشم الهی)! زمان تحویل سال از خدا خواستم که این روزا زودتر بگذره و روی ماهت رو ببینم  ! خیلی دوستت دارم گلم عیدت مبارک ...   ...
2 فروردين 1391

سوغاتی عمرانه جون !

میبینی پسر گلم !؟   هنوز به دنیا نیومده چقدر عزیزی برای همه !!! یه دخترعمه ناز و مهربون داری به نام عمرانه خانوم که 14 سالشه و چند روز پیش برای بار اول تنهایی و با مدرسه رفته بوده مشهد این ماشین و اویز چشم زخم رو واسه تو سوغاتی اورده ... ...
28 اسفند 1390

خدا رو شکر !

خوب خدا رو شکر !   توی سونوگرافی که لخته خون دیده نشد , فقط فشار رگ توی پای چپم خیلی بالاست که باید یک کم رعایت کنم و نمک کم بخورم و زیاد سرپا نایستم! توی برگه جواب هم وزن فعلی شما 550 گرم ذکر شده بود ,قربونت برم من ... توی راه برگشتن از بیمارستان هم کلی توی ترافیک بودیم و بعدش هم با بابایی رفتیم بستنی خوردیم و از شیرینی فروشی برای عید و فردا که اخرین پنج شنبه سال هست (برای خیرات) شیرینی خریدیم! از اونجا هم یه سرم رفتیم خونه مامان جون اینا و به خاله فری هم سر زدم! خیلی خسته ام و سر درد دارم , میرم بخوابم گلم !   ...
25 اسفند 1390

سلام گلم !

خوبی عزیزم ؟   از تکونات معلومه که خوبی نازنینم  ! این روزا خیلی درگیرم مامانی , از یه طرف خونه تکونی دم عید       و از یه طرف دیگه ورم پای چپم حسابی کلافه ام کرده گلم! خوبی عزیزم ؟   از تکونات معلومه که خوبی نازنینم  ! این روزا خیلی درگیرم مامانی , از یه طرف خونه تکونی دم عید       و از یه طرف دیگه ورم پای چپم حسابی کلافه ام کرده گلم!   البته خونه تکونی رو بابایی زحمت کشید و به همراه یه خانومی که برای انجام همین کارها اومده بود خونه مون انجام داد! امسال کارهامون خیلی بیشتر بود چون اتاق بابایی رو ازش گرفتیم و خالی کردیم تا برای شما و وسایلت جا باشه!!! امروز ساعت 2 بعد از ظهر وقت دارم برای سونو...
25 اسفند 1390

سلام قاصدکم ...

  امیدوارم از اینکه این همه دیر تصمیم گرفتم واست بنویسم تعجب نکنی!   عزیز دلم امروز دقیقا 19 هفته کامله که به لطف خدا توی دلم خونه کردی و هر روز به مشاهده رشد تو در درون خودم میشینم!!! اما دوست دارم به من حق بدی گلم ,با اون دو تا خاطره بدی که از بارداری های قبلیم داشتم یه وقتایی میترسیدم از اینکه حتی بهت فکر کنم یا اینکه بهت وابسته بشم... و این دقیقا همون اتفاقیه که الان افتاده و زنجیره این وابستگی داره روز به روز محکمتر و محکمتر میشه! امیدوارم از اینکه این همه دیر تصمیم گرفتم واست بنویسم تعجب نکنی! عزیز دلم امروز دقیقا 19 هفته کامله که به لطف خدا توی دلم خونه کردی و هر روز به مشاهده رشد تو در درون خودم میشینم!!! اما دوست دارم ...
6 اسفند 1390