کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

بازی بازی ...

1391/10/21 17:48
نویسنده : مامان زهرا
785 بازدید
اشتراک گذاری

عصر از خواب بیدار شدی و کلی سرفه کردی و کلی هم خلط بالا آوردی و از اونجایی که از بالا آوردنت ترسیده بودی کلی گریه کردی ...

من هم دست و روت رو شستم و ست جغجغه هات رو ریختم جلوت تا باهاشون بازی کنی ...

قربونت برم که دیگه قشنگ میشینی ,با حفظ تعادل !

اول کیان با مماخ آویزان ...

اول کیان با مماخ آویزان ...

اینم در حال بازی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

رالیا
22 دی 91 1:41
آخه خاله چرا من اینقدر شمارو دوست دارررررررررررررم

مهربونی از اون نگاهت می باره خوشگل من




مرسی ,به خاله رالیا جونم رفتم ...
آسمان( فرناز )
22 دی 91 13:05
ای جانم که میشینی خاله جان ...

رالیا راست میگه مهربونه صورتش


مرسی خاله فرناز جونی ,بوس بوس
سمیرامامان آوا
23 دی 91 15:31
ای جانم که اینقدر نازمیشینی ،آقاخوشگله طنده باشی
نرگس
23 دی 91 18:47
عزیزم انشاالله همیشه شاد باشین و خوشحال
آرام
23 دی 91 19:48
بالاخره قالب یافتی خاله؟ خیی خوشگله دوستش میدارم



نه خاله !!!

یا باب میلم نیستن ,یا تعداد صفحات رو حتی بعد از کپی کردن کدی که خود نی نی وبلاگ داده ساپورت نمیکنن ...
آرام
24 دی 91 0:13
پس با اجازه من اون قبلیه رو یه امتحانی بکنم واسه آمیتیس


امتحان کن عزیزم ...

آرام
24 دی 91 11:37
پشیمون شدم ... قبلیه قشنگتر بود
مام بهار
24 دی 91 20:39
سلام زهرا جون ماشالله به دامادم
حسابی مردی شده
خدا نگهدارش باشه
بوس به لپش

راستی با اسم کیان خان جان لینکت کردم



به به به ...

زهرا جونم !

خوبی خانوم ؟ بهار خوبه ؟

مرسی که بهمون سر میزنی !