خاله سمیرا ...
امروز مهمون داشتیم ...
خاله سمیرا (دخترعموی مامان) و رضا که دیگه کوچولو نیست و برای خودش مردی شده ...
من و خاله سمیرا که خیلی دوستش دارم روزهای خوشی با هم داشتیم ,بیشتر خاطرات کودکی من و سمیرا با هم رقم خورده ...
یادش به خیر !
حالا انقدر بزرگ شدیم که مادر شدیم ,البته خاله سمیرا مادر یه آقا پسر 11 ساله و من هم که هنوز در ابتدار راهم ...
نهار پیشمون بودن و یه هدیه هم برای شما آورده بودن !
خیلی خوش گذشت ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی