کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

اندر احوالات ماه هشتم ...

1391/12/11 20:14
نویسنده : مامان زهرا
452 بازدید
اشتراک گذاری

هر روز بهتر از دیروز ...

قربونت برم !

 

قبلنا یک شی رو میتونستی توی دست هات نگه داری ,اما الان میتونی توی هر دستت یک شی نگه داری ...

اگر دو تا شی جلو روت نگه داریم با هر دست به سمت درست دستی که شی توشه میری و برشون میداری ,هم زمان ...

قبلنا فقط به تصویرت توی آینه با تعجب زل میزدی ,اما الان سعی میکنی تصویر توی آیینه رو بگیری ...

خیار که میدیم دستت انقدر با لثه هات فشارش میدی که بنده خدا له میشه ...

دست مامانی رو با لثه هات گاز میگیری ...

هر روز بهتر از دیروز ...

قبلنا یک شی رو میتونستی توی دست هات نگه داری ,اما الان میتونی توی هر دستت یک شی نگه داری ...

اگر دو تا شی جلو روت نگه داریم با هر دست به سمت درست دستی که شی توشه میری و برشون میداری ,هم زمان ...

قبلنا فقط به تصویرت توی آینه با تعجب زل میزدی ,اما الان سعی میکنی تصویر توی آیینه رو بگیری ...

خیار که میدیم دستت انقدر با لثه هات فشارش میدی که بنده خدا له میشه ...

دست مامانی رو با لثه هات گاز میگیری ...

بغلت که میکنیم با دست روی شونه هامون می زنی ...

وقتی خوابت میگیره اگر بالش نزدیکت باشه سرت رو روی بالش میذاری و اگر زانوی مامان نزدیک باشه روی زانوی مامان ...

هنوز هم موقع خواب آواز میخونی ...

موقع بازی خودت با خودت حرف میزنی و خودت هم واسه خودت ذوق میکنی ...

وقتی مامان چادرش رو میپوشه میفهمی قراره بره بیرون و دست هات رو باز میکنی و غرغر میکنی که یعنی منم ببر ...

وقتی بابایی وارد خونه میشه اگر بغلت نکنه بلند بلند جیغ میکشی و با دست های باز بهش نشون میدی که باید بغلت کنه ...

موقع خواب اگر توی رختخوابت نباشی 180 درجه دور خودت میچرخی ...

زمانی که نشستی یهویی که میخوای چیزی رو برداری (حالا هر جا که میخواد باشه !!!) شیرجه میزنی و متاسفانه گاهی با صورت میخوری زمین ...

قبلنا موهام رو میکشیدی اما دیگه فقط دستت رو مثل ناز کردن میکشی روی موهام و کلی باهاشون ور میری ...

هر چیزی رو توی دهانت نمی کنی ...

توی خواب پستونکت رو درمیاری نگاهش میکنی و دوباره میگذاریش توی دهانت و میخوابی ...

جلوی قفسه اسباب بازی هات که میبرمت از توشون انتخاب میکنی و با همون مشغول بازی میشی ...

با روروئکت دنده عقب میری و از اواسط ماه هم یه وقتایی رو به جلو حرکت میکنی ...

پاهات رو بالا میاری و شست پات رو توی دهانت میکنی و میخوری ...

دست های من رو توی دست هات میگیری و انگشت هام رو وارسی میکنی ,متعجبانه ...

تمایل به ایستادنت زیاد شده و زمانی که ما چهار زانو نشستیم و شما روی پامون نشستی یهویی بلند میشی و می ایستی ...

از اواخر ماه دست راستت رو جلوی صورتت میاری و با تعجب و بهت به انگشت هات خیره میشی و تکونشون میدی ...

مدام با پستونکت بازی میکنی ...

یه وقتایی هم برای به دست آوردنشون همونطور نشسته باسنت رو روی زمین میکشی و به سمتش میری ...

صندلی ماشینت رو توی ماشین نصب کردیم و شما مثل آقاها توش میشینی و انگاری خیلی خوشت اومده ازش ...

دیگه هم اصلا دوست نداری روی پا بخوابی و روی زمین به حالت دمر در حالی که من برات لالایی میخونم رو ترجیح میدی ...

چیا خوردیم علاوه بر شیرخشک و آب جوشیده !؟

اوایل ماه سرلاک ماست مانند ,حریره بادام با کره و نبات سفید گاها با سرلاک و گاها با آرد برنج ,فرنی با کره و نبات سفید و آرد برنج گاها با شیرخشک !

اواسط ماه سرلاک ,حریره ,فرنی ,پوره سیب زمینی رقیق و کره و کمی نمک ,پوره هویج رقیق و کره و کمی نبات سفید ,پوره کدو حلوایی رقیق و کره و کمی نبات سفید ,کال تراش سیب زرد !

اواخر ماه سوپ شامل سیب زمینی ,هویج ,برنج ,تکه ای ران مرغ ,کره و کمی نمک ,نان (البته نمیخوری ,میمکی) ,سوپ شامل برنج ,عدس ,مرغ ,کره و کمی نمک !

سیب کال تراش

یک تکه راسته کباب شده یا جوجه که میکشی به لثه هات و خوشت میاد !

قد :77

وزن :10,770

دور سر :45

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

فرناز
18 اسفند 91 0:48
ماشاللللللللله به پسر قد بلند خوشگلمون ...مبارك باشه اين همه خوبي يكجا و پيشرفت ....



مرسی عزیزم ,ان شاالله پیشرفت های علی گلمون !