قالب نوروزی پسرم !
میبینی تو رو خدا !؟
صبح روز بیست و هشتم اسفند در حالی انقدر کار سرم ریخته که نمیدونم باید چه کار کنم دارم قالب وبلاگ شما رو برای عید نوروز و رسیدن بهار عوض میکنم !!!
باورت نمیشه انقدر کار دارم که اولویت انجامشون رو از دست دادم و فقط بهشون فکر میکنم ...
کلی هم ایده دارم که مطمعنم 99.9%شون توی این روزای آخر سال با این همه شلوغی و تراکم کار اصلا انجام پذیر نیست ,ولی خوب سعی میکنم تا پایان سال کارهام تموم شه !
امروز از 6 صبح بیدار بودماااااااااااا ,ولی فعلا فقط پرده اتاق خواب خودمون رو انداختم توی ماشین لباسشویی و حس انجام بقیه کارها رو ندارم فعلا ,دستم هم به شدت درد میکنه ...
ولی خوب خدا رو شکر چیدمان خونه خاله فری کاملا تموم شد و امروز هم بچه ها میرن جهیزیه خاله مریم رو بچینن و من هم عصری اگر تونستم حتما یه سری بهشون میزنم ,دایی حمید هم همین الان که من دارم میتایپم داره اسباب و اثاثیه اش رو میبره و بابایی هم رفته اونجا ...
"بابایی مرسی بابت همه زحمت هایی که برای مامانی و خانواده اش کشیدی توی این مدت"
اما دلم بابت نبود خونه پدری خیلی گرفته امیدوارم توی سال جدید خدا حال بهتری بهم بده "آمین"
بگذریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ...