کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

سیم کارت !!!

1392/3/17 21:41
نویسنده : مامان زهرا
672 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خسته و کوفته از راه رسیده بودیم (یه چند روزی رفته بودیم ییلاق پیش مامان جون و آقا جون) و منتظر بودیم تا از بیرون واسمون غذا بیارن ...

بسیار گرسنه !!! 

شما هم که کلا علاقه داری کیف ipad بابایی رو بریزی بیرون طبق معمول رفتی سر کیف بابایی و من هم بی خیالت شدم تا نهار رو بیارن ... 

بعد از یه چند دقیقه داشتم وسایل رو جا به جا میکردم که یاد کاتری افتادم که توی کیف باباییه و اومدم بهت سر بزنم که دیدم انگاری داری یه چیزی رو میجوی !!!

دویدم انگشت انداختم توی دهانت و دیدم بعـــــــــــــــــله یکی از سیم کارت های بابایی توی دهان شماست و شما هم در حال جویدن و سعی برای قورت دادنش ...

ای بابا خوب این چه کاریه بچه !؟

اصلا من نمیدونم اون همه سیم کارت توی کیف باباییت چه کار میکنن !؟!؟!؟ 

راستی این روزا مدام در حال سر زدن به حمام و دستشویی هستی و عاشق دمپایی های سرویس ها شدی ...

 

این گلهایی که پشت سر شماست توی عکس رو چند سال پیش من کاشتم ،یادش به خیر ...

حالا دیگه قد کشیدن و هر سال پر از گلهای رنگارنگ میشن ...

ولی گل خونه ما شمایی ،فقط و فقط !

 

کیان خان توی حیاط سرسبز و پرگل آقا جون ،واقعا مثل بهشته !

کیان درگیر با دمپایی ...

در حال دندون قروچه کردن !!!

قربون خنده هات !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)