ماکارونی !!!
ماکارونی !!! این روزا هر بار غذا خوردن شما منجر میشه به یک حمام و شستن روفرشی ...
نوش جونت عسلم ،تو که غذا میخوری انگار دنیا رو به من میدن !
امروز ماکارونی داشتیم و من دیدم بهترین فرصت برای عکاسیه !
غذا رو گذاشتم روی فرشی و دوربین رو که بداشتم (به فاصله سی ثانیه) دیدم سریع بشقاب رو برگردوندی روی روفرشی ...
اول تجزیه و تحلیل !
و بعد شروع به خوردن ،البته بهتره بگیم بازی کردن !
اینجا توجه ت به یک تبلیغ بازرگانی جلب شده !
باز هم تبلیغ ...
و خوردن ماست به شیوه جدیدی که بابایی یادت داده !!!
و بعد هم کیان مستقیم توی حمام و روفرشی توی ماشین لباسشویی و لباس های کیان هم توی سبد رخت چرک !
از حمام بعدش هم عکس انداختم اما عکس ها فعلا گم شده بعدا میگذارم !
بعدا نوشت :
عکس ها پیدا شدن ،هوراااااا
اینم شما که وقتی میری حمام یه عروسی درست و حساااااااااابی میگیری !
شیر کنار فرنگی رو باز میکنی و از فواره زدنش لذت میبری !
من هی میبندمش و شمام هی بازش میکنی !
اینجا داری سعی میکنی آب بخوری ،اون شی توی دستت هم درپوش کفشور حمامه !!!
یک فروند کیان از حمام درآمده مشغول دید زدن جیشی !!!
قربون این قیافه تر و تمیزت !
یه خورده بازی ...
و بعد هم یه شیر حسابی توی خواب و یه خواب حساااااااااابی !
آسوده بخواب همه هستی من !
