کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

دیشب !!!

1392/7/3 3:30
نویسنده : مامان زهرا
262 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب شام رفتیم همون رستوران k1 برج میلاد !

 

غذاها که اصلا چنگی به دل نمیزد ،انگار داری آب سرد میخوری ،هیچ طعمی نداشت !

خوشمان نیامد ...

اما به جاش شما و آنوشا کلی با هم بازی کردین و این بار آنوشا خیلی بهتر با شما برخورد کرد و خبری از کارای قبلی نبود !

بعد هم اومدیم خونه ما و همین نیم ساعت پیش خاله شیوا اینا رفتن ،البته شما و آنوشا همون موقع که اومدیم جفتتون خوابیدین !

توی محیط های باز انگــــــــــــــــــار نه انگار که مادر داری ،سرت میندازی پایین و همینطوری میری ...

اینجا دویدی و خوردی به اون آقاهه که شلوارش سفیده ،ایشونم بلندت کرد و بوسیدت و رفت ...

آنوشا نشسته بود پیش مامانش رو صندلی ،شما رو هم نشوندم ،اما مگه مینشستی !؟

خیلی قشنگ دست باباش رو میگرفت و این ور و اون ور میرفت ،ولی شما اصلا دستت رو نمیدی و خیلی مقاومت میکنی !

اینم عمو امیر که تو و آنوشا هر کدوم از یه طرف منو رو میکشیدین و نمیگذاشتین انتخاب کنه !!!

بابایی ...

اصلا پشت سرت رو نگاه نمیکنی ...

آنوشا طاووسها رو به شما نشون میداد و میگفت :جوجو ،جوجو ...

شما هم دو دستی میکوبیدی توی شیشه ها و داد میزدی ،شیطونک ...

اینجام میخواستی از زیر این میزه در شی ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

رالیا
11 مهر 92 16:46
ببخشیدا ،زهرا جون بچمون باید ثابت کنه پسره خیلی هم کاراش باحال بود



آره اتفاقا دوستمم میگفت :اینجور وقتاس که آدم فرق بین دختر و پسر رو متوجه میشه !

قربون پسر شیطونم برم !

عرشیا گلی بهتر شد !؟
ralia
12 مهر 92 15:23
ممنون زهرا جون بهتره ،دیگه پاییز که شروع میشه این برنامه ها رو داریم



به قول دکتر کیان بهار و تابستون اسهال استفراغ و پاییز و زمستون هم سرماخوردگی و آنفولانزا ...

ان شاالله که هیچ کس بیمار نشه !

هستی
14 مهر 92 14:37
خاله ب قبونت شیطونی کن اشکال نداره مامی دنبالته پسرمون قند عسله همه ی کاراش شیرینه