کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

گردش + خرید !!! (پست جا مونده)

1392/8/10 2:16
نویسنده : مامان زهرا
553 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه پیش که شب عید غدیر بود زنگ زدم به بابایی و گفتم :خیلی حوصله مون از خونه نشینی سر رفته ،بیا بریم بیرون یه خورده قدم بزنیم ...

بابایی که اومد بردمون هایپراستار و الکی کلی خرید کردیم ،ایشششششش به این فروشگاه ها !

اینجا بابایی رفته بود W.C و مامنتظر بودیم تا بیاد !

فردا شبشم رفتیم خونه مامان جون اینا که دیدیم عمه لیلا اینا اونجان و میخوان برن شهروند خرید ،ما هم دوباره باهاشون رفتیم و دوباره کلی خرید کردیم !

اونجا علی آقا شوهر عمه لیلا شما رو توی این چرخ ها گذاشت و میچرخوند ...

راستی عمه لیلا یه نی نی تو دلش داره ،احتمالا اردیبهشت به دنیا میاد و من احساس میکنم دختره ...

آخ جون ...

علی آقا و عمه مریم شما رو بردن برای دیدن آکواریوم ماهی های قزل آلا و شما هم ازشون خیلی خوشت اومده بود !!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

بهار مامان رومینا
12 آبان 92 22:18
خاله قربون اون جلیقه ت بره.

هزار ماشاالله.


خدا نكنه خاله !
مامان پانیسا
13 آبان 92 0:44
قربون اون تیپت که منو کشته



کیان تیپ نزن من دختر بده نیستم ها

با اون لبخند نانازت فکردی میتونی دل پانیسا رو ببری

دخترم قصد ادامه تحصیل داره میخواد دکتر بشه








واااااااا



حالا خاله بذار ما پا جلو بذاريم بعد اين همه قر و قميش بيا !


هستی
13 آبان 92 14:29
وای چقدر بانمکه عکس آخری
ان شاالله همیشه بخندی و سالم باشی و در حال گردش بعدشم کیانو زن نمیدیم مال خالشه با اجازه مامانش


همه به صف شين ،برگه اطلاعات و اپشن هاي تخصصي تونم دستتون باشه ببينم كدومتون بهترين !
هستی
13 آبان 92 14:51
شما هر چی بگید به روی چشم, ما همه امکاناتی برای کیان جان داریم
پس خالش زودتر اومد بردش


خاله ش !؟
اول امكاناتتون رو بگين ،بايد گزينش بشين !!!

(يك عدد مادرشوهر پررررررررو)
رالیا
14 آبان 92 9:57
خاله جون خوب هر وقت می خوای بیای هایپر یه خبری بده منم خودم برسونم دیگه خوب آخه خیییییییییلی دوستت دارم می خوام از نزدیک بچلونمت خاله ،زهرا جون ببخشیداااااااا


خواهش ميكنم !
اخه خاله هميشه يهويي ميشه خووووووو