کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

واکسن چهار ماهگی !

1391/8/14 0:38
نویسنده : مامان زهرا
265 بازدید
اشتراک گذاری

نمیدونم چرا بابایی همش کارایی رو که جنبه درمانی داره و میخواد برای شما انجام بده و میدونه شما اذیت میشی میخواد به تعویق بیاندازه ...

 

 

مثل ختنه کردنت که خدا میدونه به چه چیزهایی متوسل شدم تا راضیش کردم والا هنوز هم شما رو ختنه نکرده بودیم !!!

 

خلاصه ...

نمیدونم چرا بابایی همش کارایی رو که جنبه درمانی داره و میخواد برای شما انجام بده و میدونه شما اذیت میشی میخواد به تعویق بیاندازه ...

مثل ختنه کردنت که خدا میدونه به چه چیزهایی متوسل شدم تا راضیش کردم والا هنوز هم شما رو ختنه نکرده بودیم !!!

خلاصه ...

 

امروز ضبح دوباره بابایی داشت طفره میرفت از بردنمون به درمانگاه برای واکسیناسیون که با نگاه های معنادار من متوجه شد که باید بریم !

میخواستم توی درمانگاه واست پرونده تشکیل بدم که ما رو از سر خودشون باز کردن و گفتن چون شما شیرخشکی هستی نمیتونی اونجا پرونده تشکیل بدی ...

خیلی عصبانی شدم از اون همه اهمال کاری !!!

شما رو دادم به بابایی و از اتاق اومدم بیرون تا مثل دفعه پیش شاهد دردکشیدنت نباشم !

و دوباره با شنیدن صدای جیغ و گریه شما که بعد از چند ثانیه به علت حبس شدن نفست توی سینه ات شنیدم اشکام جاری شدن و رفتم لباست رو پوشوندم و بابایی شما رو بغل کرد و سریع اومدیم بیرون ,به این علت که اونجا چند نفر بیمار بودن و نمیخواستیم شما هم بیمار بشی ...

خوب ...

 

خدا رو شکر ,این یکی واکسن هم تزریق شد و باید منتظر واکسن شش ماهگیت باشم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)