کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

اولین شبی که تنهایی و مستقل توی اتاقت خوابیدی ...

1391/9/25 13:26
نویسنده : مامان زهرا
384 بازدید
اشتراک گذاری

خوب با خوردن آپتامیل 2 که فعلا بهتر میخوابی ...

 

البته با دو پیمانه آپتامیل 2 و یک پیمانه آپتامیل 1 !!!

 

 

امروز صبح من و بابایی تصمیم گرفتیم که از امشب دیگه ما توی اتاق خودمون بخوابیم و شما هم توی اتاق خودت !!!

 

البته اتاق ما و شما خیلی بهم نزدیکه و مرتب میتونیم بهت سر یزنیم !

مطمعن باش تنهات نمیذاریم ...

 

 

خوب با خوردن آپتامیل 2 که فعلا بهتر میخوابی ...

 

البته با دو پیمانه آپتامیل 2 و یک پیمانه آپتامیل 1 !!!

امروز صبح من و بابایی تصمیم گرفتیم که از امشب دیگه ما توی اتاق خودمون بخوابیم و شما هم توی اتاق خودت !!!

البته اتاق ما و شما خیلی بهم نزدیکه و مرتب میتونیم بهت سر یزنیم !

مطمعن باش تنهات نمیذاریم ...

آخه میدونی مامانی جدیدا زانوهام خیلی درد میکنن ,چون روی زمین پایین تخت شما میخوابیم و من شبا مرتب باید برای چک کردن وضعیت شما بلند شم و روی زانوهام تکیه کنم !

اینطوری فکر کنم بهتر باشه ,البته میخوام یه صندلی هم توی اتاقت بذارم تا برای زمان شیر خوردن شما هم لازم نباشه روی زمین بشینم ...

امیدوارم تجربه خوبی باشه !

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1391/09/26

ساعت 11:30 صبح

خب خدا رو شکر !

تجربه خیلی خوبی از آب دراومد و شما توی اتاق خودت آروم و راحت خوابیدی !

دیشب خیلی استرس داشتم عزیزم ,زمانی که روی پام خوابت برد و بغلت کردم تا مثل همیشه ببرم و بذارمت توی تخت یک ربع بغلم بودی و نگاهت میکردم ...

بعد هم با اینکه خواب بودی اما میدونستم میشنوی و حس میکنی برات توضیح دادم که قراره تنها توی اتاقت بخوابی ولی اول خدا و بعد هم مامانی و بابایی حواسشون به شما هست !!!

راستی به بابایی هم سفارش داده بودم تا چراغ خواب برای اتاقت بخره که خریده بود و اون رو هم روشن کردم تا اتاقت روشن تر باشه !

اما میدونی شب تا صبح من اصلا خوب نخوابیدم چون مدام میومدم و شما رو چک میکردم ,دو بار هم شما برای شیر خوردن بیدار شدی و 3_2 باری هم پستونکت افتاد و تا نق زدی اومدم و پستونکت رو توی دهانت گذاشتم !

خلاصه که تا صبح بین اتاق خودم و شما در رفت و آمد بودم ...

اما استقلال خواب شما از بیخوابیم برام مهمتره گلم !

راستی دیشب مصادف با اولین شبی که تنهایی توی اتاقت خوابیدی اولین برف پاییزی هم بارید و تهران رو سفیدپوش کرد !

منتظرم تا یه برف خوشگل بیاد و ببرمت بیرون و اولین عکس های برفی زندگیت رو ازت بگیرم !

دوستت دارم نازنینم !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)