خریدهای پراکنده ...
توی هفته پیش یه روز با بابایی رفتیم امین حضور و بعدش هم به اصرار من رفتیم کوچه برلن و مهران برای خرید لباس تو خونه ای که هیچی گیرم نیومد ,لباس زیاد بود اما من فقط تمام نخ میپوشم !
دم در یه مغازه در حال نگاه کردن به تی شرت ها بودم که دیدم بابایی یه دونه از این سگ ها برات خریده ,از یه دست فروش ...
یادش به خیر مامانم هم یه دونه از اینا از کیش واسه خاله فری آورده بود اما خاله فری ازش میترسید ...
این سگه واق واق میکنه و چند قدم میاد جلو و میره عقب ,فعلا که دوستش نداری !!!
این قاب عکس ها رو هم توی یکی از پیاده روی هایی که داشتیم خریدم !
به هر حال هر روز پیاده روی یک خرید هم برای شما داریم دیگه ,پیش بند تن پوش !!!
اینم لباس هندونه ای که همیشه دوست داشتم تنت کنم ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی