اولین بلند شدن از زمین ...
کیان هر روز خودکفا تر از دیروز ...
امروز دیگه رسما خودت دستت رو روی زمین گذاشتی و یا علی بلند شدی !
البته دیگه داره کم کم مجموعه شیطونیای شما تکمیل میشه ...
میری توی کابینتا ،یه چیزی برمیداری و به سرعت میدوی که ازت نگیریمش ...
سعی داری هر طوری شده طعم دمپایی های سرویس بهداشتی ها رو بچشی ...
اتاقت رو کلی بهم میریزی ...
و ...
برای دندون نیشت هم که کلی اذیت میشی و اذیت میکنی !
جدیدا شبها از ۱۲ شب میخوابی تا ۴ و ۴ بیدار میشی غرغر میکنی و شیر میخوری و دوباره میخوابی تا ۸ و ۸ هم بیدار میشی غرغر میکنی شیر میخوری تا ۱۰ که بیدار شی ...
این روزا به خاطر این نوع خوابیدنت من هم نمیتونم خوب بخوابم و کلی کلافه ام !!!
پریروز خونه خاله مصی نهار دعوت بودیم که انقدر غر زدی حسابی کلافه شدم ،خوبه خاله هات بودن والا فکر کنم وسط مهمونی برمیگشتم ...
اینم مراحل بلند شدن از زمین ...