کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

تعیین روز وصال ...

1391/4/7 0:00
نویسنده : مامان زهرا
768 بازدید
اشتراک گذاری
باز هم سلام  

 

 

میبینی ؟

هنوز توی دلمی ...

دیگه برای دیدنت من و بابایی داریم روز شماری میکنیم عسلم !

 

امروز رفتم دکتر و فکر میکردم آخرین معاینه مون هست ولی خوب دکتر گفت که باید هفته دیگه یعنی چهاردهم هم برای معاینه برم ...

صدای قلبت رو باز هم شنیدم و دلم غش رفت واسه اون تپیدن ها ...

باز هم سلام  

 

 

میبینی ؟

هنوز توی دلمی ...

دیگه برای دیدنت من و بابایی داریم روز شماری میکنیم عسلم !

 

امروز رفتم دکتر و فکر میکردم آخرین معاینه مون هست ولی خوب دکتر گفت که باید هفته دیگه یعنی چهاردهم هم برای معاینه برم ...

صدای قلبت رو باز هم شنیدم و دلم غش رفت واسه اون تپیدن ها ...

فشارم هم خوب بود ,فقط خانوم دکتر زمان معاینه گفت شکمتون خیلی سفت شده و نی نی تون درشته و همه این ها احتمال زایمان زودرس رو افزایش میده ...

پذیرش بیمارستان رو هم بهم داد برای روز هجدهم تیر و حساب کردم و دیدم یازده روز به روز وصال مونده !

البته هر روزش برای من کلی میگذره اما تحمل میکنم به خاطر تو ...

بعد از مطب هم با بابایی رفتیم پاساژ گلستان و دو دست لباس برای من خریدیم برای روزهای اول زایمان ,نخی و راحت و سبک و از همه مهم تر جلو دگمه دار برای شیردهی آسون تر ...

میدونی این روزا کارم شده اینکه هر روز بیام و توی درگاه اتاقت بایستم و وسایل رو چک کنم و تو رو توی اون لباس ها و کالسکه و کریر و ... ببینم و دلم غنج بره ...

اینم دریچه نگاهم

یه وقتایی هم با این آقا میمون شیطون حرف میزنم !!!

درد خیلی اذیتم میکنه نازنین ,دعا کن این روزای آخر رو بتونم باز هم تحمل کنم ...

 

منتظرتم ,منتظر و بی تاب !

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)