کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

تمرین ...

1392/7/25 23:17
نویسنده : مامان زهرا
453 بازدید
اشتراک گذاری

راستی بعد از ظهر رفتم تخته مغناطیسی رو که خاله سمیرا برات آورده بود آوردم تا با هم نغاشی تمرین کنیم ،اینم نتیجه ش ...

البته اولش یه چند ثاتیه ای علاقه نشون دادی !

خیلی نتونستی باهاش نقاشی بکشی یا حتی خط خطی ...

فقط دوست داشتی اون مهره های بالاش رو که برای تمرین ریاضی هست دربیاری که درنمیومد و کلافه میشدی !

یهویی هم تصمیم گرفتی استحکامش رو امتحان کنی و رفتی روش واستادی ،کاری که این روزا با تمام وسایل انجام میدی !!!

بعدش که اومدیم توی هال تا دنت بیسکوییتی بخوریم ...

این عکس هم مال چند روز پیشه که حدودا یه ۲۰ دقیقه ای دم حفاظ آشپزخونه گریه میکردی تا بیای تو و جالب اینکه گریه ت اشک نداشت و انواع و اقسام گریه ها و جیغ ها رو هم امتحان میکردی ...

برنامه عمو پورنگ هم پخش میشد و نمیتونستی ازش دل بکنی ،هی یه خورده گریه میکردی ،یه خورده میرفتی عمو پورنگ میدیدی ،آخرش هم بی خیال شدی و رفتی عمو پورنگ ببینی ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

هستی
10 آبان 92 14:40
وای قربون پیکاسو
دلم یه ذره شده بود زهرا جان برای دیدن صورت ماه کیان جان


شما لطف داري هستي جان !