کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

آخرین روزهای سال نود و دو ...

1392/12/29 16:33
نویسنده : مامان زهرا
444 بازدید
اشتراک گذاری

علی رغم خستگی های این روزا خیلی داره بهمون خوش میگذره ...

عاشق شلوغی خیابونا و جنب و جوش مردمم ...

تا چند ساعت دیگه سال تحویل میشه و این آخرین پست سال ۹۲ مون خواهد بود !

دیروز که برای خرید آخرین خرده ریزها رفته بودم بیرون هوس کردم یه خورده از شما و این بازار دم عید عکس بندازم که البته شما هم همکاری نکردی ،آخه هی علیرضا رو میدی و میخواستی بغلت کنه و اون بنده خدا هم کلی کار داشت ...

عاشق اینهمه سبزه و ماهی و سنبل و سینره و تخم مرغای رنگی و شمع و سمنوام ...

چقدر رنگارنگ ،مرسی خدا !

راستی ماهی ها رو که میبینی با ذوق داد میزنی مایی مایی ،البته قبنا میگفتی :جوجو اما دیگه درست میگی ...

و امروز ظهر هم خیلی اورژانسی برای خرید روبان رفتیم و برگشتیم که شما موقع برگشتن توی آسانسور از خانم همسایه نون گرفتی و تا من کلید بندازم و در رو باز کنم نشستی همون جا و سر پله شروع کردی به خوردن !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پانیسا
17 فروردین 93 23:29
نوش جونت زهرا پانیسا هم عاشق نون خالیه هر نونی
مامان زهرا
پاسخ
مرسي ... مامان همسري هميش ميگه ما قبلنا اگر بچه مون درست و حسابي غذا نميخورد يه ايكه نون خالي ميداديم دستش كه هم سير شه و هم ضعف نكنه !
مونا
18 فروردین 93 13:40
حسابی کیف کردم با عکسای پسر گلم.