کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

بیخوابی ...

1393/1/17 7:04
نویسنده : مامان زهرا
419 بازدید
اشتراک گذاری

يه نگاه به ساعت پست كني اون موقع حال من رو هم درك ميكني ...

دقيقا از ساعت ٤:٠٣ صبحه كه الكي بيداري و نميخوابي ،خداوكيلي پاهام ديگه دارن مي افتن انقدر رو پا تكونت دادم ! تازه وسطاش اب و شير هم خوردي !

يه دور هم بغلت كردم و روي شونه م گذاشتمت ولي بازم خوابت نبرد ،قبل از اين هم كه بيدار بشي داشتي توي خواب حرف ميزدي ،ميگفتي :دو تا دوتا و هي ميخنديدي !!!

الان هم بلوز و شلوارت رو درآوردم گفتم شايد گرمت باشه كلافه شده باشي ...البته بي خوابيت شايد گردن خودم باشه هااااااا ،آخه ديروز ساعت ٩ صبح از خواب بيدار شدي و يه چرت سر ظهر زدي و بعد از نهار هم از ساعت ٢ تا ٦:١٥ بعد از ظهر خواب بودي ،البته ببخشيد خواب بوديم !!!

جدا که خيلي خواب لذت بخشي بود ،تمام خستگي هاي عيد از تنم بيرون رفت ولي خوب الان هم شما جبران كردي ديگه !

فعلا روي پامي و احساس ميكنم قوزك پاي چپم رو دارم از دست ميدم اما فداي سرت به هر حال مادري همينه ديگه ،فداكاري ...

يه سوال راستي ...

چرا غذا نميخوري !؟

بعدش غذا نميخوري از كجا انرژيت براي اينهمه راه رفتن و شيطنت تامين ميشه !؟

آيا پاي انرژي جديدي در ميونه كه ما خبر نداريم !؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان پانیسا
17 فروردین 93 23:34
آخیییییییییییییییییییییییی الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی عزیزم هیچی بدتر از این نیست خواب یک مادر بهم بریزه و بدتر بچه بی قراری کنه و بد بدتر ......................... همه این سختی ها رو همه ما با گوشت و استخون احساس کردیم عزیزم اینا هم میگذره
مامان زهرا
پاسخ
واقعا ،من تمام روز رو به اميد خواب شب سپري ميكنم و اينم از خواب شبونه مون !!! ولي به قول تو مهم نيست صدي جون ،خدا رو شكر كه سالمن ...
فرناز
18 فروردین 93 1:03
وای تازه دارن شینطت اصلیاشونو شروع میکنن
مامان زهرا
پاسخ
شايد باورت نشه فرناز جون اما من جديدا انقدر خسته ميشم از دست اين ورووجك كه شب موقع خواب از شدت خستگي احساس ميكنم كتك خوردم !!! تازه حاج اقا از ديروز ياد گرفته كليد رو توي در ميچرخونه و در رو باز ميكنه و اگر من حواسم نباشه دِ برو كه رفتي ،حالا علاوه بر كليد كردن در بايد حواسم باشه حتما كليد رو هم بردارم !!!!
مونا
18 فروردین 93 13:44
درکت میکنم زهرا جون.خیلی سخته بیخوابی ادم رو کلافه میکنه.من میگم دیدی خوابش نمیبره میگذاشتیش زمین خودت رو میزدی به خواب .بالاخره اونم خسته میشد ......
مامان زهرا
پاسخ
والا همه اين كارا رو كردم مونا جون ،اما بچه م خودش هم خوابش ميومد اما خوابش نميبرد !!! البته ديشب هم ساعت ١١:٣٠ كه خوابيد از ٣ صبح بيدار شد دوباره ،اما نميدونم چرا ديشب تنش داغ بود و انگار يك كم تب داشت ! وقت گرفتم فردا ببرمش چك اپ پيش دكترش ! مرسي از همدرديت
مامان بنيتا
29 فروردین 93 2:29
سلام ،مرسى كه بهمون سرزدى،دركت ميكنم ،اين كار هرشب منه،تا صبح روى پاهام ميخوابه ،همين كه بذارمش زمين گريه ميكنه تا٧و٨صبح همين وضعيت رو دارم ،وقتى ميذارمش زمين ديگه پاهامو نميتونم تكون بده بايد با دستم پاهام رو حركت بدم ،از اون بدتر كمر درد وگردن درده ،اميدوارم به زودى وضعيت خواب كيان جون وبنيتا درست بشه
مامان زهرا
پاسخ
والا اين وضعيت هميشه گيمون نيست مرجان جونم ! امسال از اول فروردين كيان يهويي اينطوري شد و بدخواب ! دكترش گفت احتمالا از دندوناي انتهاييه كه دارن درميان اما من طبق تجربيات خواهرم و شناختي كه از كيان دارم متوجه شدم كه گرسنه است چون روزا شيطوني ميكنن و خوب نميخوره و وزن هم كم كرده !!! اينطوري كه نوشتي كه خيلي سختته دختر !!! يعني هر شب !؟
مامان پانیسا
29 فروردین 93 4:43
سلام زهرا جونم کجایی پسر چرا نمیای وب آپ کنی گلم دلم برای خودت و نوشته هاتو پسرنازت کیان جون تنگ شده
مامان زهرا
پاسخ
سلام عزيزم ! والا كلي پست گذاشتم كه فقط مونده عكساشون رو ريسايز و اپلود كنم ! كيان كه نميذاره ما لب تاپ روشن كنيم و وقتي هم كه خوابه انقدر كار عقب افتاده دارم كه نميرسم به ني ني وبلاگ ... ميام به زودي !
هستی
1 اردیبهشت 93 0:03
سلام زهرا جان دوباره غیب شدید. . . امیدوارم هر جا که هستید شاد باشید وسلامت روز مادر روز زن روز همسری بر شما مبارک
مامان زهرا
پاسخ
والا غیب نشدیم همین جاهاییم ! این روزا خیلی درگیرم عزیزم ،ان شاالله زود برمیگردیم ! روز زن رو به شما هم تبریک میگم نازنین
هانیه
4 اردیبهشت 93 21:37
سلام زهرا جان ... منتظر پست های جدید هستیماااااا
مامان زهرا
پاسخ
به زودی میایم
رالیا
15 اردیبهشت 93 11:08
سلام زهرا جونم خووووووبی کجایی عزیزم این غیبت طولانی یکم نگرانم کرده هرروز به اینجه سر میزنم مطلب جدیدی ازت نمی بینم امیدوارم که حال همتون خوب باشه خوش باشید و فقط مشغله روزانه باعث این غیبت باشه تو اولین فرصتی که دست داد یه خبر از خودتون به من بده عزیزم که خیالم راحت باشه بووووووووووس
مامان زهرا
پاسخ
سلام گلم ! خوبی رالیا جونم !؟ ممنونم که پیگیر احوالات ما هستی عزیزم ،والا مشغله روزانه و شیطونی های گل پسر و مسافرتی که در پیش اومد و پاره شدن تاندون پام و گچ گرفتگیش همه دست به دست هم دادن و باعث این غیبت طولانی شدن ! پست که زیاد نوشتم اما چون یه مدت نی نی وبلاگ مشکل داشت منم معضل آپلود عکس داشتم و به روزشون نمیکردم !!! به زودی میام با یک عالمه پست جدید ... مرسی که نگرانمونی
هستی
15 اردیبهشت 93 12:38
وای هنوز نیستید من هرروز روزی چندبارسرمیزنم پس کجاهستید؟دلمون تنگید اندکی هم نگران شدیم بیایید دیگه لطفا
مامان زهرا
پاسخ
سلام مرسی عزیزم بابت این همه لطف و محبت ... دل ما هم بسیار تنگ شده ،والا کیان و شیطونیاش اگر اجازه بدن ما هم از آپ بدمون نمیاد !
رالیا
21 اردیبهشت 93 9:47
وااااااااای خدای من زهرا جون خیلی از بابت اتفاقی که برات افتاده بوده ناراحت شدم امیدوارم که الان دیگه مشکلت برطرف شده باشه و در سلامت کامل باشی انشالا که هیچ زمانی مشکل و ناراحتی نداشته باشی خیلی دلم براتون تنگ شده بود خوشحالم که الان از احوالتون باخبرم دیگه غیبت طولانی نداشته باشیدااااااااا
مامان زهرا
پاسخ
والا راليا جون مرسي ... ولي متاسفانه مجبور شدم پام رو به خاطر پارگي تاندون پا گچ بگيرم ! ان شاالله ميام تعريف ميكنم ...