ماما ...
امروز من توی آشپزخونه بودم و مشغول ...
شما هم نق میزدی و من سعی میکردم که کارم رو تندتر انجام بدم تا بیام و بغلت کنم که لا به لای نق نق ها و گریه هات گفتی : ماما ...
این اولین باری بود که من رو صدا زدی !
احساس کردم دنیا همون لحظه به پایان رسید ,فکر نمیکردم حالا حالاها کلمه ماما رو از دهانت بشنوم !!!
اولین ماما توی نه ماه و چهارده روزگی ...
احساس غرور میکنم ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی