اولین کلمه ...
پسرم میگه بابا ...
قربونت برم عزیزم ,نازنینم ,عمرم ,نفسم ...
تا امرور کلمات نامفهومی مثل بابابابابابابابا و یا دَدَدَدَدَدَدَ ممتد از دهانت خارج میشد ,ولی خوب بدون مقصود و احتمالا محض تمرین بود !
اما امروز توی نه ماه و نوزده روزگی گفتی بابا !
اون هم با مقصود !
بابایی داشت از در بیرون میرفت که طبق معمول شما رو بغل کرد و بوسید و بعد هم نشوندت رو مبل و گفت خداحافظ و همین که رفت سمت در انگاری تموم نیروت رو جمع کردی تو صدات و گفتی بابا ...
من و بابا حسین انقدر ذوق زده شده بودیم که هر دو هیجان زده به سمتت دویدیم ...
خوشحالی رو با تمام وجود توی صورت باباییت دیدم امروز !
راستی پس کی میگی ماما !؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی