کیان خان جانکیان خان جان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

مینویسم برای قاصدکم !

اولین پایین اومدن از ارتفاع ...

1392/3/24 23:40
نویسنده : مامان زهرا
485 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بعد از پست قبلی شما یه دو ساعتی خوابیدی و منم که خواب از سرم پریده بود یک کم وب گردی کردم و بعد هم بابایی اومد دنبالمون و رفتیم سایت تجمیع ...

وای که من چقدر بدم میاد از این فضاهای ا-ن-ت-خ-ا-ب-ا-ت-ی ،احساس میکنم پره از آدمهای عقده ای ...

بماند که موقع ر-ا-ی دادن با خانم سرپرست صندوق دعوام شد چون ایشون تشخیص دادن که بنده دارای شئونات رای دادن نیستم !

کی !؟

اونم من محجبه !!!

حیف که نخواستم از موقعیت باباییت و عمو احمد اونجا استفاده کنم والا ...

استغفرالله ،به گفتن چند تا تیکه بسنده کردم و تا آخر رای گیری با تنفر بهش نگاه کردم !

خلاصه ...

بعد از دادن رای بابایی ما رسوند خونه خاله فری و رفت ...

پریروزا که خونه خاله مریم بودیم خاله مریم گفت که از مبلش خودت پایین اومدی هااااا ،من باور نکردم اما امروز خونه خاله فری به چشم خودم دیدم !

اول به پشت شدی و بعد هم آروم آروم یکی یکی پاهات رو پایین گذاشتی و از مبل پایین اومدی !

خدا به دادمون برسه !!!

اینم عکسهای امروز صبح که یه سیب دادم بهت سرگرم شی ...

تمام سیبه دندون دندون شده بود طفلک !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

آرام
25 خرداد 92 13:35
اخییییییییییی امیتیس هم خودش میاد پایین خیلی بامزه ن اینا


اون اميتيس كه نمكدون خاله است ...
سمیرامامان آوا
26 خرداد 92 12:17
وای زهراجون آوا هم یک هفته ای میشه یادگرفته دیگه تاحدی خیالم راحت شده که باکله سقوط نمیکنه


خب خدا رو شكر ...