به بهانه هشت ماهگی ...
چند روز پیش توی عروسی مهمونای میز بغلیمون یه بچه داشتن که خیلی کوچولو بود ... یه پسر کوچولو ... به خاله الهام گفتم :تو رو خدا برو بگیر بیارش ! وقتی خاله الهام آوردش و بغلش کردم دیدم وای چقدر سبکه !!! از مامانش پرسیدم :چند وقتشه !؟ گفت :دو ماه و نیم ... نمیدونی چه احساسی پیدا کردم !!! اصلا یادم نمی اومد اون روزای تو رو ,انگاری آدم وقتی بچه دار میشه دیگه به روز زندگی میکنه و هر روز آپ دیت میشه ... به مامان نی نیه گفتم :پسر من هشت ماهشه و ماشاالله انقدر سنگینه که اصلا وزن پسر شما رو احساس نمیکنم ... چند روز پیش توی عروسی مهمونای میز بغلیمون یه بچه داشتن که خیلی کوچولو بود ... یه پسر کوچولو ... به خاله الهام گفتم :تو ...