یک سال و پنج ماهگی ...
عزیز هفده ماهه من ،خیلی دوستت دارم ... دوستت دارم شاید واژه بزرگی نباشه برای وصف احساسم ولی همینقدر میتونم بگم ... این روزا تند و تند و تند میگذرن و تو هی بزرگتر و عاقل تر میشی و همه چیز رو بهتر از دیروز میفهمی ... وقتی غرق دنیای کودکیت میشی و من رو هم مجبور میکنی پا به پات بچه بشم و بازی کنم خیلی لذت میبرم ... لذت میبرم از اینکه استحقاق مادر شدن رو پیدا کردم ،از اینکه تو مال منی ... مدام سرم رو رو به آسمون میگیرم و میگم :خدایا شکرت ... نمیدونم اگر تو نبودی من الان کجای دنیا ایستاده بودم ... هر روزم پر شده از تو ... تو رو با تمام وجودم دوست دارم کیانم ... عزیز هفده ماهه من ،خیلی دوستت دارم ... دوستت دارم شاید واژه بزرگ...